دیکشنری
بهبود دهنده
english
1
Poultry Terminology
::
improving
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بهای چیزی را پرداختن
بهای رسمی
بهای عادله
بهای فضای قفسه ای
بهای منقضی شده
بهای منقضی نشده
بهای نقدی
بهای واحد
بهای واقعی
بهبد لیزر
بهبه
بهبهشت فرستادن
بهبود
بهبود برنامه های استراتژیک
بهبود خود به خودی
بهبود دهنده
بهبود دهنده طعم
بهبود دهنده نان
بهبود دهنده کره کاکائو
بهبود دید راننده
بهبود فرایند
بهبود فناوری
بهبود مستمر
بهبود مستمر کایزن
بهبود ناپذیر
بهبود کانتراست
بهبود کیفیت تصویر
بهبود یافته
بهبودپزیری
بهبوددهنده
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید